زنان تمایل دارند خصوصیات ناخوشایند فرد مورد علاقهشان را نادیده بگیرند و خودشان را قانع کنند که در آینده میتوانند آنها را تغییر دهند اما حقیقت این است که …
دختران جوان هنگام ازدواج ممکن است تحت تاثیر احساسات عاشقانه و بدون توجه به موضوعات جدی که پس از ازدواج با آن روبرو میشوند، تن به ازدواجی دهند که بعدها باعث پشیمانیشان شود. در این مطلب مواردی از شایعترین اشتباههای دختران هنگام ازدواج را میخوانید.
همیشه زندگی خوشی خواهیم داشت
زنان از همان روز اول زندگی، آرمانهای عاشقانه دارند. کتابها و فیلمهایی که هدفشان جلبتوجه دختران است، تصور عروسی مجلل و مرد کامل را در ذهن آنها ایجاد میکند. بنابراین تعجبآور نیست که زنان پیش از ازدواج بیشتر به عشق و عروسی توجه دارند تا ۵۰ سالی که پس از آن باید با همسرانشان بگذرانند! حقیقیت این است که ازدواج، کار مشکلی است.
یک دیدگاه واقعگرایانه این است که ازدواج شامل حدود ۲۰ درصد خوشی و شادی ، ۳۰ درصد رضایت و ۵۰ درصد کار سخت است. ازدواج با نگرشی واقعگرایانه از بروز بسیاری ناامیدیها جلوگیری میکند.
میتوانم همسر آیندهام را تغییر دهم
زنان تمایل دارند خصوصیات ناخوشایند فرد مورد علاقهشان را نادیده بگیرند و خودشان را قانع کنند که در آینده میتوانند آنها را تغییر دهند اما حقیقت این است که چنین آرزویی معمولا برآورده نمیشود و نمیتوان به زور کسی را تغییر داد.
تازه اگر زن با فشار بتواند مرد را به تغییری وادارد، ممکن است روابط آسیب ببیند. در این موارد یا باید تفاوتهایتان را با همسر آیندهتان بپذیرید و از آنها لذت ببرید یا باید محیطی ایجاد کنید که همسرتان تشویق شود به خاطر شما خودش تغییر مورد نظر را بپذیرد.
مشکلی به نام حفظ هویت
مشکل رایج دیگر یک زن جوان پیش از ازدواج، عواطف شدیدی است که در دوران نامزدی پیش از آنکه درک روشنی از هویت خود داشته باشد، او را در برمیگیرد. برخی از دختران جوان و کم تجربه در این دوره بدون اینکه درک واضحی از هویت خود داشته باشند به نحوی آشکار با نامزدشان همانندسازی میکنند بنابراین توجه و دفاع از خود و نیازهایشان برایشان مشکل میشود.
زنی که حسی قوی از هویت خودش داشته باشد، همسر متعادلتر و موفقتری خواهد بود.
رهاکردن دوستان و علایق قبلی
عشقی که زنان را در دوره ازدواج فرامیگیرد، ممکن است باعث شود دوستان، خانواده، سرگرمیها و ورزشهای مورد علاقهشان را کنار بگذارند.
این کار اشتباهی اساسی است، به این علت که زنان به شبکههای حمایتی در سراسر زندگیشان نیاز دارند و فقط همسرشان نمیتواند همه مشکلات آنها را حل کند. داشتن چنین تقاضایی از همسر بیش از حد توان آنهاست. مهم است که در این مورد در زندگیتان تعادل را حفظ کنید.
صحبتنکردن درباره موضوعات جدی
لازم است با همسر آینده درباره نظرات خود در مورد مسایلی که ممکن است باعث اختلاف در زندگی مشترک شود، صحبت کنید.
درباره تعداد بچههایی که میخواهید داشته باشید، در مورد اینکه برای بزرگکردن آنها حاضرید کارتان را رها کنید و در خانه بمانید یا نه ، درباره اولویتهای زندگی ، نحوه هزینهکردن درآمدها در زندگی ، آرزوها و اهداف ، اینکه ۲۰ سال بعد میخواهید در چه موقعیتی قرار داشته باشید، سبکهای تربیت بچهها ، سهیم شدن در مسوولیتها و… از قبل باید دانست آیا عقاید همسران شبیه هم هست یا نه.
نظرات شما عزیزان: